محل تبلیغات شما
نوشتن فی البداهه. بدون فکر و دغدغه که حاصلش هم اغلب بهتر است از اونی که نگران هستی و دقت می کنی و مطالعه و . این چیزی نبود که می خواستم بگویم. می خواستم از بیماری حرف زدن بگویم. و این که چقدر نیاز دارد که بنشیند و یک ریز حرف بزند و اصلا مهم نباشد من چه فکر می کنم. گاهی با ظرافت وسط جرف های بی ربطش می روم تا کمی به خود بیاید. لبخند می زند و می گوید حرفم نصفه مانده! یک بار هم از او خواستم بخشی از خاطراتش را برایم تعریف کند

نوازش‌‌های نابرابر

جلسه نقد و بررسی کتاب "ماهی‌جا"

حرف زدن از "حرف زدن"

حرف ,خواستم ,زدن ,بگویم ,یک ,فکر ,حرف زدن ,و این ,می خواستم ,می روم ,ربطش می

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها